#مادر#مظلوم
….
مادر ,کلمه ای غریبی است در میان کلمه ها , کاش میشد جوری به زبان آورد که حق آن ادا می شد, چقد دلم برای گفتن این کلمه تنگ شده برا صدا کردن مادرم….
امروز میخوام به یاد مادرم از مادری حرف بزنم که مظلوم و ناحق کشته شد و کسی هم جرائت نکرد انتقامش گرفته شود , مادری که فقط برای حق خواهی و عدالت صدایش بلند شد و چقد ناجوانمردانه او را به کام مرگ فرستادند , شاید روش کشتن این مادر خیلی مظلومانه بود اخه کدام مرد به زن ظریف و جوان که فقط 18 سال داشت کتک میززنه البته نه هر کتکی , کتک آتش زدن و مسمار در(آنهایی که خونه دیمی داشتند میدانند مسمار در چی بود میخی بزرگ که حکم قفل در را داشت)از مسمار در که بگذریم و تازه درد جسم شروع شده بود که علی را جلوی چشمش دستگیر کرده بودند و این از همه برای او سخت تر بود کسی که فاتح خیبر بود کسی که قهرمان مدینه بود حالا دست بسته ….خیلی سخته مگر آنها چکار کرده بودند ؟به چه جرمی؟ همین در مادر برایشان کافی نبود؟!چرا کسی اونجا کاری نکرد همه سکوت اختیار کردند مگر بر آن زمانه چی می گذشت که همه سکوت کردند مگر همه نمیدانستند که حق اهل بیت پیامبر چی بوده و بارها و بارها پیامبر آنها را جانشین خود قرار داده بود؟!!!واقعا چرا سکوت کرده بودند؟
(شاید بتوانیم اوضاع انروز جامعه را به اوضاع امروزی جامعه کشور من هم تطبیق بدهیم در جامعه امروزی هم نمیتوان از خود دفاع کرد دفاع کردیم باید منتظر این صحنه ها باشیم حالا به طریق مختلف .. من خودم یادمه فقط یه اعتراض کوچکی کردم به یکی از ادارات فورا خلع صلاح شدم با وجود آزادی بیان ولی هیچ آزادی نمیبینم …خدا بخیر کند)
این روزها ایام فاطمیه حس و حال خاصی به خودش گرفته خدارا شکر هنوز صدای یا فاطمه در کوچه ها می پیچد و به عشق آن مادر شهر هم قوت می گیرد دیشب در خیابانهای شهر مراسم بود ما هم رفته بودیم نذری که می دادند خیلی یها مشتاق گرفتن بودند ولی خیلی ها با تمسخر طعنه می انداختند واقعا راست میگن هر کسی سعادت شرکت در مراسم اهل بیت را ندارد من دیشب به یقین رسیده بودم ….
از مادر هر چه بگویی کم است و این را من به عینه تجربه کردم ..
ایام سوگواری ام ابیها فاطمه زهرا را به همه هم کیشان خود تسلیت عرض می نمایم باشد که مادر , مادر من را هم شفاعت بفرمایند ان شاء الله