عاجزترین مردم کسى است که از به دست آوردن دوستان عاجز باشد و از او عاجزتر کسى است که دوستانى را که به دست آورده از دست بدهد. امیرالمومنین (علیه السلام) بیشتر »
خبر منشر شده در مورد نهی از منکر خانمهای بی حجاب که این روزهای اخیر سر و صدا پیدا کرده و تحلیل قانونی آن به قلم، استاد هادی عجمی 💢یک بام و دوهوای برخورد با بیحجابی و اخلال فرهنگی! یک کلیپ در فضای مجازی دستبهدست شد. فیلمی که صدا ندارد؛ اما صدای… بیشتر »
📣هشدار…‼️ مشترک گرامی… مهلت استفاده از یک ماه سرویس هدیه رحمت خاص مهمانی درون شبکه خداوندی ؛روبه اتمام است و در حال حاظر بیش از 50 درصد آنرا استفاده نموده ایید. واز آن پس عبادات بانرخ عادی محاسبه خواهد شد؛ شیطان ازغل وزنجیرآزادمی شود. ثواب… بیشتر »
#یادداشت استاد هادی عجمی 🔹پیوست اقتصادی که محقق نشد! 🔸و ضربهای که تیم اقتصادی دولت به طرح نیروی انتظامی زد! ▫️از اتفاقات مهم فرهنگی این روزهای کشور، آغاز طرح برخورد با کشف حجاب از سوی نیروی انتظامی است. طرحی که امید است بتواند گامی باشد برای تقویت… بیشتر »
پدرم خونه ی بی تو نشونم داد که از جهنم بدترم هست…. دیروز دلم تنگ شد و با آسمان و دلتنگی اش با زمین و نبودنش به یاد “پدر” سخت گریستم پدرم وقتی رفت سقف این خانه ترک بر داشت “پدرم"وقتی رفت دل من سخت شکست بیشتر »
#داستان_آموزنده 🔆نتيجه تكبر 🍁((عمر بن شيبه )) گويد: من در مكه بين صفا و مروه بودم كه مردى را مشاهده كردم كه سوار بر استرى شده و اطراف وى را غلامانى گرفته اند و مردم را كنار مى زنند تا او حركت كند. 🍁پس از مدتى كه به بغداد رفتم ، روزى بر روى پلى حركت مى… بیشتر »
خدای خوبم ، خدای مهربانم ، خدی شاهد اعمالم چقدر خوبه که هستی . که دارمت . من ، من روسیاه ،منی که از همه بریده ام و روزی هم از تو بریده بودم و تو را از یاد برده بودم شرمنده ام ، به همین ماه رمضان شرمنده ام ، کاش میشد هر وقت به سوی کج می رفتم یه جوری… بیشتر »
چه حس عجیبی است در سحر ششم ماه رمضان یادش بخیر امروز سحر ششم ماه رمضان من و خواهر زاده ام یاد پدر و مادرم افتادیم از خاطرات سحرگاهی شون گفتیم یادشان بخیر چقدر خوش می گذشت با اونها … پدرم دو ساعت قبل از سحری خوردن ما را بلند می کرد و ما هم به… بیشتر »
سلام پدرجان امروز پنجم رمضان 1444 هجری قمری سحر گاه امروز دلم برایت گرفت پدر جان یادت هست همیشه بلند می شدیم و با هم سحر می کردیم و صدای مناجات تو خانه را نورانی می کرد .پدر عزیزم بعد از تو خونه دیگه بوی خانه نمی دهد یعنی من طاقت اینکه اونجا بمانم را… بیشتر »